-
شعر خسته
جمعه 8 دیماه سال 1391 20:59
خسته شدم بسه دیگه نائی ندارم با اون چشای خوشگلت کاری ندارم خسته شدم ز اون نگاه پر غرورت زده دلم رو عاشقی یاری ندارم صداقت صدای تو چیزی نداره برا شنیدن صدات حالی ندارم بیا که ما جدا بشیم برا همیشه من میدونم تو قلب تو جایی ندارم ب ه من ماه 139 0
-
اشک برکه
شنبه 8 مهرماه سال 1391 15:55
آرامش گریه را به قاه قاه نمیدهم اشک تر برکه را به دریا نمیدهم تو واژه ی بکری و چشم هایم برکه من کس به این دل جز تو را راه نمیدهم
-
دوم
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 10:19
همه جا در نظرم دیده ی رخسار تو بود چه بسا رخسار دگر در نظرت پنهان بود
-
اول
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 15:20
انگاری دنیا غریبه وقتی آسمونی باشی انگاری این کُره سیبه وقتی کهکشونی باشی
-
هوای بارونی
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 23:43
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA توی اون نم نم بارون بوی نم عین گلاب بود حس بویائیم ضعیفه ولی اون یه عطر ناب بود با صداش از توی ناودون صدا خنده هام بلند شد آخه عاشق صداشم اینو گفتم یهو بند شد بازم آسمون ابری بدون بارون و برفی همه میگن که با این وضع نداره واسه ما صرفی آسمون که آفتابش زد خورشید از دلش...
-
شعر خراب
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 22:58
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA تو چشات غصه می بینم، غصه هات رنگ شرابه می دونم دلت شکسته، ولی به پاکیِ آبه لحظه های بودن من، در کنار تو رقم خورد غما رو از این دلم برد، می بینی همش تو قابه؟ توی اون غروب پاییز، یادته دستام چه گرم بود لحظه ها بدون غم بود، نکنه همش یه خوابه؟! حرف بزن با دل خستم، منم مثل تو...
-
طلب عشق
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 22:46
گر در طلب یاری ، رخصت دیدار چرا؟ گر در پی یک یادی، فرصت بیدار چرا؟ رخصت به نگاهی و فرصت به صدایی این آمدن و رفتن و این کار چرا؟ خرّم به نسیمی که آید ز بر او تو در پی صد بادی و این بار چرا؟ رفتی که رسی تا به دم کوچه ی یارت؟ این خودکشی و حسرت و این دار چرا؟ باشد به ره عشق مشقت چو مسرت این شکوه و ناله زدن و خار چرا؟...
-
آتش عشق
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 22:33
بشنو زین وقت تا بدانی عشق را از ندای حق که گوید مشق را هر که باشد در ره این عشق فدا می دهم من آتش عشق و صفا دور کردم من ز او آن غمِ درد نه غم عشق، غم آتش سرد عشق کارد در دلش ناله و صبر گه سکوت و گه ببارد همچو ابر عشق باشد بندگی، دیوانگی نه خدایی کردن و بیچارگی آن که دارد داعی حق و اله بس ز که کِه باشد و یک که به راه...
-
با نام او
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 22:09
با بسم الله عشق عاشقی آغاز کن ...